مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

عشق من و بابایی

هجده ماهگی مبارک

سلااام عشق مامان.منو ببخش با تاخیر مینویسم برات.لپ تاپ خراب بود.هجده ماهتم گذشت و یک ونیم ساله شدی.بردیمت بهداشت وتسه واکسن.برای اولین بار وزنت ثابت مونده بود از بس که نمیخوری و هی سرما میخوری.مامان فدات شه سه تا پنلی سیلین زدیم.دارو نمیخوری دکتر مجبور شد برات امپول بنویسه.درسته وزنت ثابت مونده ولی فعلا نرماله وزنت.دوازده کیلو هستی.قدتم هشتاد و چهار شده.واکسنتم زدیم.چون قبلا بهت امپول زده بودن تا پاتو باز کردیمگریه  کردی.چقد درد کشیدی عزیزم.دوروز میلنگیدی موقع راه رفتن.شبها هم که جیغ بنفش میزدی. این روزای سختمکه واسه مامان کابوس شده بود خدارو شکر به خوبی گذشت.دو روز خونه ی عزیز موندیم.دستشون درد نکنه. از کارات برات بگم.نمیدونی چقد تو...
25 اسفند 1393
1